​​​​​​

پیج دانشگاه رو باز کردم و با این استوری رو به رو شدم 

خیلی فکر کردم که این چیه و تهش با خودم گفتم یا شله زرده یا پیاز داغ با روغن فراوان :/ 

و بعدش جواب بچه ها رو خوندم ! 

و اما جواب سوال 

خیلی حالم بد شد . برخلاف ترم های اول که واسه تشریح شوق داشتم بعد از اولین جلسه ی تشریح هیچ وقت دلم نخواست برم  . این ترم برامون جسد جدید آوردن که حدود پنج شیش ماه قبل فوت شده و متعلق به فردی با سواد و فرهیخته که خودش رو اهدا کرده . 

قبل از اینکه شکافته بشه استاد جنازه ی سالم رو بهمون نشون داد . بر خلاف ترم های قبل صورتش باز بود . اشک تو چشمام جمع شده بود و دلم میخواست هرچه سریع تر سالن رو ترک کنم .  نمی‌دونم این جلسه میتونم با جنازه ی شکافته شده اش رو به رو بشم؟ 

پ.ن: البته به یکی از خواهرم عکس رو نشون دادم و فورا گفت چربیه دیگه! ممکنه شمام به محض دیدن عکس متوجه شده باشید  :)


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها